دنیای اس ام اس
اس ام اس ـ-*-ـ اس ام اسدنیای اس ام اس
اس ام اس ـ-*-ـ اس ام اسجک ۱۲
? ترکه میره مغازه میگه: آقا یه بیسکویت خوب بدین. بقاله میگه: ساقه طلایی خوبه؟ ترکه میگه نه. میگه: ویفر خوبه؟ میگه نه .
میگه گرجی خوبه؟ میگه نه. میگه: مادر خوبه؟ ترکه میگه: قربان شما، دست بوسن!
? از ترکه میپرسن: میدونی فامیلی خدا چیه؟ میگه: نمیدونم، ولی به گمانم وکیلی باشه!
? ترکه مادر پدرشو میکشه، ازش میپرسن: چرا این بدبختا رو کشتی؟ میگه: بعد از چهل سال به رابطه کثیفشون پی بردم!!!
? ترکه تو یک دهی دکتر بوده ، میخواسته به یک زنه آمپول بزنه. زنه ازین شلیته‌های لایه لایه پاش بوده، هرچی ترکه دامناش رو
بالا میزده، تموم نمیشده. آخر ترکه شاکی‌میشه به زنه میگه: ببخشید خانم، کون شما صفحه چنده؟!!
? ترکه از اتوبوس پیاده میشه، رو صورتش جای دوتا سیلی بوده. رفیقش میبیندش، ازش میپرسه: عسگر چی شده؟ میگه: والله
من تو اتوبوس واستاده بودم، یهو دیدم مانتو خانم جلویی رفته لای پاهاش. من گفتم: این شکلی زشته، گرفتم کشیدمش بیرون.
خانم عصبانی شد،زد یکی زیر گوشم . رفیقش میگه: ولی رو صورتت که جای دوتا توگوشیه . ترکه میگه : آخه بعد دیدم خوشش
نیومد لباسشو کشیدم بیرون، منم فشارش دادم سرجاش!!!
? از ترکه میپرسن: پیغمبر کی به رسالت رسید؟ میگه: ایلده بیلمیرم، من سید خندان پیاده شدم!
? ترکه یه سی دی آموزشی می ده به یکی از شاگرداش و میگه:اینو برو ببین و فردا برای من بیار. شاگرد فردای آن روز با دلخوری
سی دی را می آره و می گه : استاد این سی دی که خیلی خط خطی بود ، اصلا نتونستم ببینمش. ترکه می گه: خب زیر نکات
مهمش خط کشیدم!!!
? یه ترکه زنگ می زنه اداره هوا شناسی می گه آقا دستتون درد نکنه امروز هوا خیلی خوب بود.
? ترکه ریش بزی میذاره گرگه میخوردش.
? ترکه را آدمخورا میگیرندش، رئیس شون میگه: این رو پوستش رو بکنید تا ازش قایق درست کنیم.ترکه چاقو را بر میداره و چند
بار فرو میکنه توی شکمش. ازش میپرسن چرا همچین کردی؟ میگه: قایقتون رو سوراخ کردم!!!
? یک روز یک ترکی داره ماشینش رو میشوره و از پلاک شروع کرده میگن چرا از پلاک شروع کردی میگه دفعه قبل از سقف شروع
کردم وقتی رسیدم به پلاک دیدم ماشین مال خودم نیست.
? از یه ترکه می پرسن جسم شفاف رو تعریف کن . میگه جسمی که از اینطرفش بشه اونطرفش رو دید . میگن آفرین حالا یه مثال
بگو ؟ میگه نردبون
? ترکه میره شورت بخره فروشنده شورت مردانه نداشته و شورت زنانه به ترکه میده ترکه میکه این شورت زنانه است فروشنده
میگه فرقی نمیکنه و ترکه میگه میخواهی فرقشو بکنم تو چشمت.
? شاه و ملکه ای از راهی عبور میکردن . در همین موقع ترکه انگشتی به شاه می رسونه. شاه بر آَشفته می شه و می گه: پدر
سوخته با شاه هم بله؟!!!ترکه میگه: ببخشین قربان .میخواستم ملکه رو انگشت کنم، اشتباهی دستم به شما خورد!!!
? ترک زنش را شب بعد از عروسی میکشه میگن چرا کشتیش میگه پرده نداشت میگن چرا شب اول نکشتیش میگه آخه شب اول
پرده داشت
? یه روز یه ترکه یک کیلو شکر می خره برای اینکه مورچه نخوره روش می نویسه نمک
? ترکه نون باگت می خوره شب تو خواب بربری میاد به خوابش میگه:اهای بی وفا دیگه دوسم نداری؟
? ترک بعد از چند سال بچه دار می شه بچه شیرمادرش نمی خورد شیرگاودادند نخور شیرخشک و خلاصه به هرزنی که داند شیر
نخورد باباه بلند می شه این کشور و اون کشور به هر زنی که می رسه بچه رومی داد شیر بخور اما نمی خورد تا اینکه رفت افریقا
به همون زن اولی که داد شیرش و خورد ترکه کف کرد گفت : کره خرهمون ولایت می گفتی شیر کاکائو می خوام برات می خریدم..
? ترکه راننده تاکسی بوده یکی میشینه جلو میگه آقا دونف حساب کن ترکه میگه برو بابا من تورو کیرمم حساب نمیکنم
? ترکه می ره خواستگاری اسم دختره پروانه بوده ولی ترکه قاط زده بود بهش می گفته آهو خانم.خلاصه دختر چای می یاره ترکه
می گه دست شما درد نکنه آهو خانم دختره شاکی می شه می گه اسم من پروانست .ترکه می گه ای بابا فرقی نمی کنه حیوون
حیوونه دیگه
? ترکه از کیوسک تلفن می آد بیرون، یکی ازش می پرسه سالمه، میگه آره فقط آفتابه نداره.
? یه روزمیبینن که یه ترکه شدیدداره وضومی گیره بهش می گن چرااینجوری وصومی گیری میگه اخه میخوام ببینم کدوم گوزی
میخوادوضوی منوباطل کنه
? ترک غسل میکرد . گفت : غسل جنایات میکنم .گفتن ان غسل جنابات نه جنایات . ترک میگه : انجوری که من کردم جنایات بود
نه جنابات .
? ترکه با کُت وزیر شلواری تو خونشون نشسته بوده. ازش می‌پرسند: واسه چی تو خونه کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون
بیاد! میپرسن: پس چرا دیگه زیر شلواری پوشیدی؟! میگه: خوب شاید هم نیاد!!!
? یه روز یه ترکه شلوارش رو برعکس می پوشه مامانش می گه "قربون پسرم برم که وقتی داره می ره انگار داره میاد!"
? یه ترکه هر روز مقداری قند جلوی کفتراش میریزه. یه نفر کار اون رو میبینه و میگه: چرا قند به کفترا میدی؟ ترکه میگه: آخه این
کفترا چایی هستند.،قند بهشون میدم تا با اون بخورند.
? ترکه را می فرستند روزنامه بگیره، با یه قلوه سنگ برمی گرده. بهش می گن : این چیه؟ ترکه می گه: به روزنامه فروشه گفتم
یه روزنامه بده، گفت : از همون رو یکی بردار !!!
? ترکه می خواد بره دستشویی می بینه کسی داخله می پرسه کیه یارو میگه احمدجاسم ذکریا ترکه میگه پدرسوخته هاسه
نفری دستشویی می رن
