دنیای اس ام اس
اس ام اس ـ-*-ـ اس ام اسدنیای اس ام اس
اس ام اس ـ-*-ـ اس ام اسجک ۱
امام جمعه رشت خطاب به مردم می گه: ای مردم انرزی هسته ای مثل ناموس نیست که اینقدر راحت ازش می گذرید
? رشتیه میاد خونه میبینه زنش لخت خوابیده رو تخت، خلاصه طبق معمولِ جکهای رشتی! داد و بیداد میکنه که خانوم چرا لختی
و این چه وضعیه و البته خانومش هم طبق معمول!! میگه آخه هوا گرم بود! رشتیه هم قانع میشه، میگه:باشه خانم حالا حداقل برو
یک لیوان آب واسه من بیار، اینقدر داد زدم گلوم گرفت. زنه میره لیوان آب رو میاره، رشتیه آب رو میخوره، میگه: سلام بر حسین. یک
نفر از زیر تخت میگه: سلام از ماست عباس آقا !!
? از یه رشتیه میپرسن: شما با چه سهمیه‌ای وارد دانشگاه شدی؟ میگه: بنده افتخار میکنم گه فرزند سه تا شهیدم!
? رشیه زن میگیره، فردای روز ازدواجش رفقاش میان پیشش میگن: خوب تعریف کن ببینیم، چطور بود؟ رشتیه میگه: والله جای
همتون خـــیــــلی خالی بود!!!
?یه روزچند تا زن رشتی جلوی در خونه نشسته بودن.یکیشون میگه شنیدید تو تهران یه نفر توی تهران دخترارو میدزده.??
یکی دیگه میگه ها واللا هر امکاناته مال تهرونه.!!!!
? رشتیه میاد خونه میبینه یه یارو رو زنشه، چتر یارو هم اون بغل تخته. ور میداره چتر یارو رو میشکنه، میگه: ایشالله وقتی
میخوای بری بارون بیاد!
? رشتیه به زنش میگه: خانم جان، یک قرص ویاگرا بده، امشب یک حال اساسی بکنیم! زنش میگه: اووو! فقط دو تا قرص مونده،
اونم مال مهموناست!!!
?رشتیه دخترشو میبینه داره به یه پسره لب میده، خیلی ناراحت میشه، به خودش میگه: این امروز لب میده، لابد فردا هم میره
سینما، پس فردا هم لابد میخواد سیگار بکشه!!!
?یارو رشتیه بچه نداشته، میره مسافرت، میاد میبینه سه تا بچه داره. ازش می‌پرسند: چی شد، تو که بچه نداشتی؟ میگه: والله
همسایه‌ها شرمنده کردن!
? رشتیه اسم دخترش رو میگذاره مین، ازش میپرسن: آخه این دیگه چجور اسمیه؟ میگه: میخوام کسی نپره روش!
?زنه رشتیه هرکار میگرده ارضا نمیشده، آخرش میره سکس‌شاپ، میگه: ببخشید من یک کیر مصنوعی میخواستم. فروشنده
اشاره میکنه به ویترین پشت سرش میگه : کدوم یکی رو میخواین ؟ زنه یکم فکر میکنه، میگه : اون قرمزه رو. فروشندهه میگه،
ببخشید خانوم، ما کیر قرمز نداریم! زنه اشاره میکنه میگه: اوناها بابا، اون قرمزه بالا سمت چپ. مرده یک نگاهی میکنه ، میگه:
شرمنده خانوم کپسول آتشنشانیمون فروشی نیست!!!
?زن رشتیه بچه دار میشه، وقتی بچه رو به رشتیه نشون میدن، میبینه بچه سیاهه!! خلاصه یکم میره تو فکر، ولی چیزی نمیگه.
یک پنج -شیش ماه بعد ، رشتیه با زنش مشغول کارِ خیر بوده، یهو وسط کار حواسش جمع میشه، میبینه خانوم اونقدر دست و پا
زده که پتو رو انداخته پایین. خلاصه حسابی شاکی میشه ، میگه : خانوم جان این پتو رو بکش رو خودت، باز این یکی بچه هم مثل
قبلی نور میخوره، میسوزه!!!
? رشتیه میاد خونه میبینه بچه ها حسابی شلوغ پلوغ کردن . میگیره همه رو میزنه و ساکتشون میکنه بجز یکی که اصلا هیچی
بهش نمیگه. رفیقش بهش میگه: بابا چرا اینقدر بین بچه هات فرق میگذاری؟ رشتیه میگه: آخه اون یکی سیده!!!
.
? ترکه رشتیه رو تو خیابون میبینه، بهش میگه: سلاااام عباس آقای گل! رشتیه میگه: دیگه سلام بی سلام، خانم مُرد!!!
? یک روز یک رشتیه با خانمش میرن دکتر و می گن آقای دکتر مابچه دار نمی شیم دکتره پس از معاینه میگه اشکال از شما است
آقا در جواب رشتیه می گیه اینکه ارثی است پدرم و پدر بزرگم هم بچه دار نمی شدند
?رشتیه نصفه شب میخواسته بره بشاشه، به زنش میگه: خانم جان، یک دقیقه این جای منو نگردار، من الان میام!!!
