دنیای اس ام اس

اس ام اس ـ-*-ـ اس ام اس

دنیای اس ام اس

اس ام اس ـ-*-ـ اس ام اس

جک ۱۰

جوکهای ترکی

 

? ترکه به یه خانمی میگه ببخشید اسم شما چیه؟ خانمه میگه من فاطمه هستم ولی صدام میکنن فاطی. ترکه میگه خوب شد

 کوثر نیستی!

 

? ترکه راننده تاکسی بوده یکی میشینه جلو میگه آقا دونفر حساب کن ترکه میگه برو بابا من تو رو کیرمم حساب نمیکنم

 

? به یه ترکه میگن اون کدوم پیغمبر بود که یه مشت پرنده و حیوون رو جمع کرد و برد تو کشتی یارو یه کم فکر میکنه و میگه

حضرت  یوگی علیه السلام

 

? ترکه رفته بوده استخر، مسؤول اونجا می خواسته واسه شاشیدن تو آب جریمش کنه. ترکه داد و بیداد می کنه که:‌ خوب بابا

 همه تو آب می شاشند! یارو میگه: ‌آره، ولی نه از رو دایو !!!

 

? ترکه شب زفاف در حجله را باز می کنه و رو به مادرش می گه : به اون داداشم بگین بیاد! مادر می گه : داداشتو چیکار داری؟

 بذار من بیام تو.ترکه میگه :نه به داداشم بگین بیاد... مادره می بینه فایده ای نداره ، به پسرش دیگرش میگه : نزدیک در برو ببین

 چی می گه! وقتی داداش نزدیک ترکه می شه ، ترکه یقه اش را می گیره و می گه : پدر سگ گفتم وازلین بخر ، رفتی چسب دو

قلو گرفتی ؟
 

? ترکه شاکی میره ثبت‌احوال ، میگه : آقا این اسم من خیلی ضایست ، باید حتماٌ  عوضش کنم. کارمنده ازش میپرسه ، مگه

 اسمتون چیه؟ ترکه میگه: اصغرِ ان‌چهره ! کارمنده میگه : آره خوب حق دارید ، باید حتماً عوضش کنید . حالا چه اسمی میخواید

 بگذارید؟ ترکه میگه: اکبرِ ان ‌چهره!

 

? ترکه با دوست دخترش رفته بوده پارک. همینطور که دست همو گرفته بودن  و راه میرفتن ، دختره حالی به حالی میشه ، یک

 چشمک به ترکه میزنه، میگه: قاسم جون، بریم اون پشت  مشتها ازون کار بدا بکنیم ؟ ! ترکه میگه: آی گفتی عزیزم... اتفاقاً منم

 بدجور شاش دارم

 

? ترک جوانی که در خارج مشغول تحصیل بوده عکسش را در حالیکه سوار خری بوده برای والدین خود در ایران میفرستد و پشت

 عکس مینویسد . پدر جان این عکس را در ییلاق انداخته ام وآنکه در با لا نشسته است عکس من است .

 

? ترکه خانوم بلند میکنه، میبره مهدیه، شروع میکنه به کار خیر!! سر سیم ثانیه مامورا میریزن، خِرِشو میگیرن، میگن: مرتیکة

بی ‌همه چیز! این چه گه یه داری اینجا میخوری؟ ! ترکه شاکی میشه ، میگه : ایلده  مگه خودتون صبح تا شب تو تلوزیون نمیگید:

 مکان، مهدیه تهران؟!!!

 

? یه جایی جشن بوده، ترکه همینجوری میره تو و شروع میکنه به رقصیدن و بخور بخور. یکی ازش میپرسه: ببخشید! شما رو

 کی دعوت کرده؟ ترکه میگه: من از خونواده عروسم. یارو میگه: ببخشید، ولی اینجا جشن تولده!!!  

 

? یارو ترکه عرق میخوره می‌برنش کلانتری شلاقش بزنن . افسرِ چند تا شلاق میزنه ، بعد  شلاقو می‌ده به یکی دیگه میگه: برادر

حسین! بیا شماهم یه فیضی ببر !‌ یارو  هم چند تا میزنه و میده به اونیکی میگه : برادر اکبر شما هم بیا  یه فیضی ببر ! خلاصه چند

 نفری دهن یارو رو می گان بعد که کارشون تموم میشه میان از اتاق برن بیرون، ترکه میگه: برادر‌ا! لااقل درِ فیضیه رو ببندین!

 

? ترکه میخواسته بره هر چی راهزنه اطراف تبریزو  دهنشون رو سرویس کنه. ملت هم میان هر کی یه چیزی براش میارن، یکی

 شمشیر میاره یکی خنجر میاره و حسابی  مسلحش میکنن . خلاصه  ترکه راه میفته و بعد از یک هفته خونین و مالین برمی‌گرده.

 مردم دورش جمع میشن، می‌پرسند: چی شد ؟ چی کار کردی ؟ ترکه پامیشه یا حال زار میگه : بابا  یه  دستم  شمشیر  بود یه

 دستم خنجر، با دندونام می‌جنگیدم؟!

 

? ترکه و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمی‌زدند. زن ترکه وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای ترکه می‌گذاره که:

 منو فردا ساعت شش بیدار کن. صبح زنه ساعت ده از خواب پا میشه ، ‌می‌بینه ترکه براش یک یادداشت گذاشته که : پاشو زنیکه

خر!  ساعت شیشه!

 

? پسر ترکه تازه اومده بوده تهران، همون روز اول تو ولی‌عصر چشمش میافته به یکی  ازین شاه ‌کسای ناب تهران با هفت قلم

آرایش  ( ازون تریپایی که موقع راه رفتن ماتحت مبارک میدون آزادی رو دور میزنه ! ! ) خلاصه  پسره میاد جلو ، خیلی مودب میگه:

 ببخشید... جسارتاٌ عرضی داشتم. دختره میگه: بفرمایید. پسره آب دهنشو قورت میده، میپرسه: ببخشید، این دوست دختر که

 میگن شمایید؟!!

 

? ترکه میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح

 شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! ترکه هول میشه، میگه: ایلده شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم!!!

 

? زن ترکه رو سونوگرافی میکنن، میگن: دختره. میگه: آخی... بپرس اسمش چیه؟

 

? به ترکه می گن اخرین باری که بهت گفتن اقا کی بوده؟ می گه همین امروز صبح توالت بودم یکی پشت در هی می گفت :

ان اقا بیا بیرون

 

? ترکه میره دکتر، میگه : آقای دکتر، این کیر ما چندوقته خیلی درد میکنه ! دکتره ناراحت میشه ، میگه : عزیز من، این چه طرز

 صحبت کردنه؟! آخه قباحت داره! نگو کیرم، بگو عضوم. ترکه یک نگاهی به دکتره میکنه، میگه: آقای دکتر یک مرتبه بفرمایید که ما

 دوساله تو کتابخونه محل کیریم دیگه!

 

? ترکه به دوستش میگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما ماشین کار میکنه یا نه. اصغر میره عقب

 ماشین، میگه: کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه، کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه...!


? ترکه پسرش رو میفرسته ژیمناستیک، بعد از یه مدتی میبینه پسرش روز به روز جای اینکه پیشرفت کنه هی داره پسرفت می‌کنه

 یک روز میره سر جلسه تمرینشون ببینه چه خبره، میبینه از بچش به عنوان خرک استفاده می‌کنند

 

? ترکه دل درد داشت رفت دکتر. دکتر یه ظرفکوچیک بهش داد و گفت: فردا تو این مدفوعت رو بریز بیار. ترکه فرداش با یه سطل

 پر ان رفت پیش دکتر...! دکتر گفت این چیه...؟ چرا اینقدر زیاد...؟ گفت: آقای دکتر، گفتم شاید تعارف میکنی!

 

? از ترکه می پرسن شیشه چطوری ساخته میشه میگه:پشم شیشه میارن واجبی بهش میزنن

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد