جک ۵

رشتی یِه میره شکار شیر و تا شیره را میبینه تفنگ را بالا می آره و شلیک میکنه ولی به شیره نمی خوره. شیره می ره سراغ

رشتَی یه و تا می آد بخوردش ، رشتی یه میگه: منو نخور من زن و بچه دارم. شیره ترتیب رشتی  یه را می ده و میگه : دیگه از این

 کارا نکنی ها .تا شیره دور میشه ، تفنگ رو بر میداره و شلیک می کنه ولی دوباره به شیره نمی خوره. شیره می آد و  رشتی یه را

 دراز میکنه و ترتیبش رو  میده و میگه دیگه از این کارا نکنی ها . تا شیره  دور  می شه برای بار سوم  رشتی یه تفنگ رو بر میداره و

 شلیک میکنه. شیره برای سومین بار می ره سروقت رشتی یه و باعصبانیت میگه: بابا تو اومدی شکار یا اومدی ...بدی ؟!!!

? یه رشتیه با رتبه 500000 تو کنکور پزشکی دانشگاه تهران قبول می شه بعد تحقیق می کنند می فهمند فرزند چهار تا شهید

 بوده .

? رشتی بادوستش می یادخونه میبینه چند جوفت کفش جلو خونه شه.به دوستش میگه خانومام.اضافه کاری داره

? به رشتیه می گن زنت رو دیدیم تو یه رنو با پنج تا مرد.رشتیه میگه آفرین رنو

? به یه رشتی میگن : بی غیرت شنیدی سه تا مرد زنت رو بردن توی جنگل و کردنش؟ رشتیه میگه بابا اینا جنگل ندیئن که .

 چهار تا رو بهش میگن جنگل

? رشتیه میاد خونه میبینه زنش لخت روی تخت خوابیده.میگه:زن چرا لختی؟زنش میگه آخه گرممه,میگه:عباس آقا زیر تخت چکار

میکنه ؟ زنش میگه : زیر تخت رو نمیدونم ولی لامصب روی تخت غوغا میکنه.

? یه رشتیه زنش رو میذاره توی کارتن روش می نویسه کمک جنسی و میفرسته بم.

? به رشتیه می گن برای جلو گیری از بارداری شما چی کار می کنید؟ می گه والا ما صبح ها که از خونه بیرون می ریم در ها رو

 قفل می کینم

? در رشت مجلسی برپا شد , نتیجه این شد که مادر گرامی 2پدر کافی است

? به رشتیه میگن نظرت راجع به خانه عفاف چیه؟میگه: خیلی خوبه زنم یک کار دولتی پیدا کرده...

? رشتیه دوسال میره کلاس غیرت بعد میره خونه داشت تلویزیون تماشا میکرد که زنش پا میشه رشتیه می پرسه کجا زنش میگه

 دستشویی میگه لازم نکرده تو بشین من خودم میرم

? رشتی به خانومش میگه چرا دیر اومدی ؟ خانومه میگه : اخه یه اقاهه افتاده بود دنبالم پدرسگ ابنقدر اروم راه می رفت.....

? به رشتیه میگن چرا اسم پسرتو گذاشتی مراد ؟ میگه اخه اب نطلبیده مراده

 .

? رشتیه بچه دار نمیشده،‌ محلشون رو عوض میکنه!  

.

? یک رشتی عینکی را که با آن میشد مردم را بدون لباس دید بقیمت گرانی خریداری کرده وبچشم خود گذاشت .وقتی وارد

خانه خود شد و به اطاق خواب رفت مشاهده کردکه مرد ی و زنش لخت با هم خوابیده اند .عینک را که برداشت باز دید که  هر

 دو ی آنهالباس بتن ندارند...؟ و با خود گفت ...پدر سگ اینهمه پول از من گرفت و عینک تقلبی بمن فروخت.

? رشتی ها داشتن از بی معرفتی تهرانی ها تعریف می کردن یکی شون می گه : نه بابا تهرونی ها اتفاقا خیلی هم آدمای با

 معرفتی هستند. وقتی وارد شهر شون بشی به استقبالت می آن و به خانه شان می برند و شام و ناهار می دن و فردای آن روز

به دوستای دیگرشان معرفی می کنند و..... یکی از دوستان حرفش را قطع می کنه ومی گه : خالی نبند بابا، تو که تا حالا تهرون

 نرفتی ! رشتی یه می گه : درسته قربان ولی همشیره ام که تهرون رفته !!!

? یروز رشتی می خواست بره مسافرت به بچش میگه هر کی امد پیش مامان با ماژیک یه علامت روش بزن بعد از چند روز باباهه

 زنگ میزنه میگه مامان چطوره بچه میگه مامان نگو پلنگ بگو !!!

? سه تارشتی از غیرتشون برا هم تعریف میکردن. اولی گفت : یه با رفتم خونه  دیدم  عیالم با یه نره خر توی رختخواب  است

 معطل نکردم تور ماهیگیری را ورداشتم و آمدم از لب پنجره بندازم روشون که پام سر خورد و افتادم روی اونا و تور ماهیگیری افتاد

 روی هر سه تا مون. آقا هی خندیدیم! دومی می گه : یکبار من در صحنه مشابه رفتم بالای سرشون و لحافو از روشون برداشتم

 .او...پسر خاله من بعد از 5 سال حبس آزاد شده بود . هی همدیگر رو بغل کردیم و هی بوسیدیم... سومی میگه :  برین بابا بی

 غیرتا...در صحنه مشابه رفتم منزل چاقو رو برداشتم آمدم بهشون بزنم، یارو گفت : چند می فروشی ؟ گفتم : 80 تومان ....سی

 تومان استفاده داشت!!!

? یه رشتی خواست بره امریکادوستاش بهش میکن تو که زبان بلدنیستی میکه خوب منم می خوام برم شمال امریکا

? مامور آمار درخانه رشتی یه را می زنه و می گه : ببخشین خانم شما تعدادتون چند نفر است؟ زن رشتی یه می گه : من یه

 نفرم شما چند نفرید ؟!!!

? رشتیه زنش میمیره شبه اول قبر میره سر قبر زنش میگه خانوم اولین شبی یه که میدونم کجا خوابیدی  

? رشتی یه و خانمش مهمون سفیر عربستان بودند. سفیر تا چشمش به آن دو می افته، جلو می ره ودستش رو به طرف رشتی

 یه دراز می کنه و می گه: اهلا و سهلا. رشتی یه می گه : نه قربان اشتباه گرفتین....خانم بنده هم اهلن و هم سهلن!!!

? رشتی یه چند بار از رئیس خود برای مرگ پدر مرخصی گرفت و رئیس هم به روی او نیاورد و به او مرخصی داد. یک روز رشتی یه

برای مرگ مادر خود مرخصی گرفت. رئیس گفت: شرمنده ام. مگه مادر شما پارسال فوت نکرد؟ آدم می تونه چند تا پدر داشته باشه

 ولی معمولا یک مادر بیشتر نداره!!!

? زن رشتی یه می زاد. رشتی یه از پس مخارج بر نمی آد.با ناراحتی به بچه های محل می گه: بی معرفتا ...اقلا دانگ تون رو

 بدین!!!!

? زن رشتی یه از شوهرش پرسید: این ایدز که میگن چیه؟ رشتی یه گفت: من دقیقا نمیدانم ولی همینقدر میدانم که اگر من

 بگیرم، تو هم میگیری ولی اگه تو گرفتی ، نصف اهالی محله هم می گیرن!!!

?  از رشتی یه می پرسن: این بچه آخری ات به کی رفته که چشم آبی شده؟ رشتی یه با خوش حالی میگه: به پدرش رفته پدر

 سوخته!!!

? بچه رشتی گنجشک مرده می بینه می گه بابا جان بابا جان گنجشک مرده چرا پاهاش بالایه باباش می گه پسرم گنجشک که

می میره فرشته ها می ان ببرنش به اسمان به بهشت . فردا پسره زنگ می زنه می گه بابا جان باباجان مامان افتاده مرده پاهاش

 بالایه عباس اقا هم افتاده روش نمی ذاره مامانو ببرن بهشت .